بهشت، بهاي دل هاي با محبّت
نوشته شده توسط : feraghat90
                                            http://feraghat90.blogfa.com/post-1127.aspx                             

بهشت، بهاي دل هاي با محبت
بررسي آثار و عوامل بغض و كينه توزي /بهشت، بهاي دلهاي بي كينه /جامعه اسلامي مبتني بر چيزي است كه از آن به سبك زندگي قرآني ياد مي شود و معصومان(ع) كوشيده اند تا به عنوان اسوه هاي حسنه براي زندگي بشر آن را عرضه بكنند و قابليت تطبيق آموزه هاي نظري قرآن را در صحنه زندگي فردي و اجتماعي نشان دهند. آموزه هاي قرآني گاه با تبيين موضوع و آثار و پيامدهاي مثبت و منفي آن در دنيا و آخرت و گاه ديگر با بيان زندگي برتر در آخرت و ويژگي هاي مومنان در دنيا و آخرت و گاه با امر و نهي و بيات فلسفه احكام و علل و اهداف اين امر و نهي بر آن است تا مردم با معرفت و انگيزه علمي و علاقه قلبي، اين سبك را اختيار كنند و آن را به عنوان بهترين و برترين سبك زندگي بشناسند. با نگاهي به اين آموزه هاي قرآني، اين معنا به دست مي آيد كه حتي اگر انساني بخواهد زندگي مادي دنيوي خويش را در بهترين شكل داشته باشد و از مواهب دنيوي و مادي بهره مند شود، سبك زندگي اسلامي همان مطلوب هر انسان و جامعه اي است. جامعه برتر كه اوج آن در بهشت خودنمايي مي كند، داراي خصوصيات و شاخصه هايي است كه از آن جمله، فقدان اموري چون حسادت، كينه و دشمني در قلب هاي مومان و لهو، لغو و عبث در رفتار و كردار آنان است. كينه توزي و حسادت ورزي و دشمني از جمله بيماري هاي قلبي است كه آرامش و آسايش را از فرد و جامعه سلب مي كند. از اين رو خداوند بهشت و بهشتيان را فاقد كينه توزي و كينه ورزي معرفي مي كند. نويسنده در اين مطلب بر آن است تا با مراجعه به قرآن نشان دهد كه يك جامعه قرآني و اسلامي مي بايست داراي افرادي باشد كه از اين بيماري قلبي يعني كينه در امان هستند و جز به مهر در دل و مهرورزي در رفتار نسبت به يكديگر چيزي ندارند.


سیر و سفر
مناسبت های خاصّ
دقیق و مستند بدانیم.
حکایت های شنیدنی و ...
شعر سروده هایی از شاعران
دل نوشته ها و دل گویه های ادبی
                                            http://feraghat90.blogfa.com/post-1127.aspx                                      

 

 

دل هاي تهي از كينه
كينه حالتي نفساني است كه موجب تنفر و بيزاري شخص از چيزي و يا كسي مي شود و شخص گرايش و ميلي به آن نمي يابد و از آن پرهيز و دوري مي كند. (نگاه كنيد: مفردات راغب اصفهاني ص 136)در فرهنگ عربي و قرآني براي بيان اين حالت، واژگاني چون غل، اضغان، بغضاء، شنئان و مشتقات آن به كار رفته است. غل، نوعي بغض و دشمني است كه در درون به شكل ثابت و پايدار شكل مي گيرد و در حقيقت در همه دل و جان شخص ريشه مي دواند و او را اسير چنگال خود مي كند به گونه اي كه هيچ گونه حركت و تحرك و واكنش مثبت نسبت به چيزي كه از آن كينه در دل دارد، بروز نمي دهد. البته برخي ها، واژگاني چون حسد، حقد، بغضاء، شحناء، غل، عداوت و مانند آن را به يك معنا مي گيرند، ولي بايد توجه داشت كه هيچ واژه مترادفي نداريم؛ چرا كه هر يك بيانگر نكته اي است كه در ديگري نيست. مثلا واژگان انسان و بشر هر چند در كليت مشترك هستند، ولي بشر به پوست و كالبد و جسم اشاره دارد (بشره به معني پوست) و واژه انسان به بعدي معنوي و دروني انسان و انس گرفتن او با هر چيزي يا نسيان و فراموشي او توجه مي دهد. غل نوعي دشمني و تنفر و بيزاري دروني است كه نهان كاري و پايداري در آن، مولفه اصلي است. به اين معنا كه دشمني نهاني است كه در جان و قلب شخص ريشه كرده و به سختي قابل از ميان رفتن است. شايد كينه شتري بيانگر معنايي باشد كه ما از غل و كينه دراين جا اراده كرده ايم. امام علي(ع) درباره مولفه نهاني بودن كينه فرمودند: «قلب هاي خود را از كينه هاي نهاني پاك كنيد، زيرا كه آن نوعي بيماري مهلك مانند وباست.»به هرحال، كينه از بيماري هايي است كه به سرعت انسانيت انسان را از بين مي برد، مانع رشد معنوي آدمي مي شود و نيروي جسمي او را مي كاهد و به تحليل مي برد. انسان كينه ورز در قلبش دشمني ها و بدبيني ها را انباشته است،کوچكترين خطا را از ديگري مي بيند، كينه او را به دل مي گيرد و تا آخر عمر مايه ناراحتي روح و بيماري تن خود را فراهم مي كند و اگر فرصتي دست دهد، دشمني خود را ابراز مي كند و ضربه خودش را مي زند. البته انسان كينه ورز بي جهت براي خودش دشمن مي تراشد و هركسي را خصم خود مي پندارد و از همين جهت بيشتر به خودش آسيب مي زند تا به ديگران.آنچه بيان شد، نمي تواند خصلت و صفت مومنان باشد؛ چرا كه مومن جز به آنچه خداوند گفته نمي انديشد و عمل نمي كند؛ پس اگر نسبت به كاري بيزاري و نفرت دارد همان كارهاي حرام و مكروه است و اگر بيزاري از كسي داشته باشد به خاطر خداوند است؛ زيرا حب و بغض مومن، در چارچوب حب و بغض خداست. پس اگر در روايت است كه: هل الايمان الا الحب و البغض؛ ايمان جز دوستي و دشمني نيست؛ اين حب و بغض در چارچوب حب و بغض خداوندي است و هرگز مومن جز براي خدا نسبت به كسي يا چيزي حب و بغض نخواهد داشت.البته كساني كه در ايمان، به تماميت نرسيده اند يا سست ايمان يا مسلمان هستند، گرفتار حب و بغض شخصي مي باشند و كينه توزي مي ورزند از اين رو مومنان از خداوند مي خواهند تا چنين حالت نفساني را از دل هايشان بزدايد.قرآن گزارش مي كند كه مؤمنان در دعاهايشان مي گويند: پروردگارا، ما و برادرانمان را، كه در ايمان بر ما پيشي گرفتند، بيامرز و در دلهايمان كينه و حسدي به مؤمنان قرار مده. (حشر، آيه 10)امام صادق(ع) درباره كينه مومنان به عدم ثبات آن اشاره مي كند و مي فرمايد: «كينه مؤمن لحظه اي است و زماني كه از برادر خود جدا شد در دل خود كينه اي به او نگه نمي دارد، اما كينه كافر، مادام العمر است.»از صفات مومنان بهشتي آن است كه هيچ كينه اي نسبت به يكديگر ندارند. خداوند مي فرمايد: و نزعنا في صدورهم من غل اخوانا علي سرر متقابلين؛ هر كينه اي را از دلشان بركنده ايم، همه برادر و روبه روي يكديگرند(حجر، آيه 47)همين صفت مي بايست در دل هاي مومنان واقعي در دنيا ايجاد شود تا جامعه قرآني در كمال خود شكل گيرد؛ زيرا انسان ها هرچه كمال دارند مي بايست با خود به آنجا ببرند و بهشت همان سازه خود مومنان است. انسان در زندگي دنيوي، خود را براي ابديت مي سازد. البته از آن جايي كه بهشت، حيات محض و كمال مطلق است (عنكبوت، آيه64) خداوند تغييراتي مثبت در انسان به وجود مي آورد تا هيچ گونه بدي و زشتي و نقصي در بهشت راه نيابد؛ اما اين انسان است كه زمينه هاي كمالي آن را در همين دنيا براي خود ايجاد مي كند تا به فضل الهي به كمال مطلق خود برسد.پس هر انسان مؤمني مي بايست در دنيا از امور بد و زشت و نقص و پليد و رجس، خود را پاك و پاكيزه كند تا شايسته بهشتي شدن شود.

عوامل بغض
از مهم ترين عواملي كه قرآن براي كينه برمي شمرد امور چندي است كه بطور گذرا در اينجا بدان ها اشاره مي شود:بيمار دلي در تحليل قرآني يكي از عوامل زمينه ساز كينه توزي، بغض شديد و نهان نسبت به دين و دينداري معرفي شده است. قرآن تبيين مي كند كه عامل بسياري از رفتارهاي ناپسند كافران نسبت به مؤمنان برخاسته از بيماردلي و عدم تعادل شخصيتي آنان است.بيماردلي، مهمترين چيزي است كه شخص را از تحليل درست واقعيت باز مي دارد و بينش و نگرش وي را نسبت به مسايل دگرگون مي سازد و همين امر موجب مي شود كه نسبت به حق و اهل حق عناد و كينه در دل گرفته و بغض و بيزاري را از حق و اهل حق داشته باشد. (محمد، آيه29)عامل بيروني يعني شيطان و توطئه ها و وسوسه هاي وي عامل ديگري است كه قرآن به آن اشاره مي كند و مي گويد كه شيطان به عنوان دشمن واقعي بشريت همواره درصدد ايجاد بغض و كينه در ميان اهل ايمان است و هرگز نمي گذارد تا اهل ايمان روابط خود را برپايه محبت سامان دهند و هر دم مي كوشد تا به اشكال مختلف ميان مؤمنان كينه و نفرت بيفكند. (مائده، آيه90 و 91)از سوي ديگر همان گونه كه دوري از فطرت و طبيعت سالم و دچار شدن به بيماردلي و تحت تأثير القائات شيطان قرارگرفتن عاملي مهم براي ايجاد كينه و بغض شديد و نهاني شمرده شده همچنين شرك و بت پرستي (ممتحنه، آيه4) لعن و نفرين خدا (مائده، آيه64) و نافرماني از خدا و پيامبر (مائده، آيات 91و 94) و رفتارهاي زشت و زننده كافران و مشركان (مائده، آيه2) از ديگر عوامل مهم در بغض خدا و اهل ايمان نسبت به كافران بيان شده است.قرآن به مؤمنان هشدار مي دهد كه نسبت به مؤمنان و يكديگر كينه و بغض نداشته باشند، زيرا عامل اين كار شيطان و يا غل (كينه) در قلوب است كه مي بايست از آن رهايي يابند. (حشر، آيه10)

آثار و تبعات كينه توزي
كينه توزي، زنجيري است كه دل هاي بيماردلان را در بند كرده است. مي دانيد كه در فرهنگ عربي واژه غل گاه با ضمه حرف نخست و گاه با كسره آن خوانده مي شود. غل با ضمه به معناي زنجير آمده كه جمع آن الاغلال است.اغلال جمع «غل»، در لغت به معناي، طوق، بند و زنجير آهنين است كه به گردن و دست محبوسان بندند. (فرهنگ معين، واژه «غل») اما در قرآن كريم در چهار جا از جمله، در آيه 157 سوره اعراف آمده است: «همانا كه از فرستاده (خدا)، پيامبر «امي» پيروي مي كنند؛ پيامبري كه صفاتش را، در تورات و انجيلي كه نزدشان است، مي يابند آنها را به معروف دستور مي دهد و از منكر باز مي دارد، اشياء پاكيزه را براي آنها حلال مي شمرد و ناپاكيها را تحريم مي كند و بارهاي سنگين و زنجيرهايي را كه بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) برمي دارد.در قرآن كريم اغلال، هم در مورد دنيا و هم درباره آخرت بكار رفته است. منظور از غل و زنجير در دنيا، زنجير جهل و ناداني، زنجير انواع تبعيضات و زندگي طبقاتي، زنجير بت پرستي و خرافات و زنجيرهاي ديگر است. (تفسير نمونه، ج6، ص400) كه پيامبران مبعوث شدند تا از طريق دعوت پي گير و مستمر به علم و دانش، از راه دعوت به توحيد و دعوت به اخوت ديني و برادري اسلامي، و مساوات در برابر قانون، اين زنجيرها را از دست و پاي مردم بردارند، اما در آخرت همان غل و زنجير است، (سبا، آيه 33؛ غافر، آيه 71) كه به عنوان عذاب در گردن كافران و اهل جهنم انداخته مي شود.غل به كسر غين، به معناي كينه توزي و بغض و دشمني دروني و قلبي و نهاني است كه پيش از اين گفته شد. كينه توزي از نظر اسلام، ريشه بسياري از بدي ها و زشتكاري هاي انسان است. از اين رو از آن برحذر داشته شده است. امير مؤمنان علي(ع) مي فرمايد: كينه، بذر بدي است. بنابراين، لازم است براي رهايي از بدي ها و زشتي هاي ديگري كه انسان را بدبخت مي كند، از عامل وجودي و بذر و تخم آن پرهيز شود كه همان كينه است.رسول خدا(ص) نيز فرمودند: اگر امت من به يكديگر كينه نداشته باشد، هرگز هيچ دشمني در برابر آنان قدعلم نخواهد كرد. اين بدان معنا خواهد بود كه كينه زمينه ضعف و سستي جامعه اسلامي را فراهم مي آورد و موجب مي شود تا دشمن در برابر جامعه اسلامي احساس قوت و قدرت كند و به مرزها و جان و مال و عرض و ناموس مسلمانان و جامعه اسلامي تعرض نمايد. بنابراين، جامعه اي كه كينه در ميان افراد آن وجود داشته باشد، جامعه اي واگرا و در معرض خطر دايمي است و برخلاف آن جامعه اي كه كينه اي در ميان مردمان آن وجود نداشته باشد يا كينه آنها، لحظه اي باشد و در عمق جان ايشان نفوذ نكرده باشد، همگرايي و همدلي در ميان آنان موجب انسجام و وحدت و اقتدار جامعه مي شود و عزت و سربلندي و پيروزي را برايشان به ارمغان خواهد آورد.

راه رهايي از كينه
ولي هميشه يكي از مشكلات بزرگ جوامع بشري، انباشته شدن كينه ها و نفرتها بوده كه وقتي به اوج خود برسد، آتش جنگها از آن زبانه مي كشد و همه چيز را در كام خود فرو مي برد و خاكستر مي كند. رهايي از اين بذر بدي ها و آفت جان ها و جامعه ها، مسئله مهمي است كه در آموزه هاي وحياني اسلام به آن توجه شده است. در آيات و روايات راهكارهاي چندي بيان شده است. از جمله گفته شده كه براي اينكه اصلا دچار كينه نشويم و تخم بدي ها در جان ما كاشته نشود، مي بايست ظرفيت خود را افزايش دهيم و حلم و شكيبايي و صبر پيشه گيريم و نسبت به ديگران خرده بين و خرده گير نباشيم. بايد آستانه تحمل خود را افزايش دهيم و از نق زدن خودداري كنيم و سعه صدر و انشراح صدر داشته باشيم تا بستر و زمينه اي براي بيماري قلبي كينه در وجود ما فراهم نيايد.امام علي(ع) مي فرمايند: «برادرت را با همان وضعي كه دارد تحمل كن و زياد سرزنشش نكن؛ زيرا كه اين كار كينه مي آورد.»خداوند در آيه44 سوره فصلت براي رهايي از هرگونه كينه توزي و عداوت راهكاري را ارايه مي دهد كه با بهره گيري از آن مي توان جامعه اي قرآني و سالم ايجاد كرد. خداوند مي فرمايد: ادفع بالتي هي احسن فاذا الذي بينك و بينه عداوه كانه ولي حميم؛ با نيكي، بدي را دفع كن، تا دشمنان سرسخت همچون دوستان، گرم و صميمي شوند. اين راهكار يعني بدي را با خوبي پاسخ دادن روشي بسيار مؤثر و مهم براي پايان دادن به كينه توزيها و عداوتها در جامعه اسلامي و ايماني است و نقش اساسي در برچيدن نفرتها و كينه ها دارد.البته خداوند در ادامه در آيه35 به اين نكته توجه مي دهد كه رهايي از كينه و عداوت جويي بس سخت و دشوار است و از عهده هر كسي برنمي آيد. خداوند مي فرمايد: و ما يلقاها الا الذين صبروا و مايلقاها الا ذوحظ عظيم، يعني اين كار رهايي از كينه و عداوت، كار همه كس نيست و اين بزرگواري و سعه صدر داشتن و تحمل كردن ديگري، از عهده هر كسي برنمي آيد، بلكه تنها كساني به اين مرحله مي رسند كه داراي صبر و استقامت هستند، و تنها كساني به اين فضيلت اخلاقي نائل مي شوند كه بهره عظيمي از ايمان و تقوا داشته باشند.!»پس اگر با روش دفع بدي به خوبي با ديگران مواجه شويم و آستانه تحمل خود را بالا بريم بي گمان، كينه ها، همچون برف در تابستان، باشتاب ذوب مي شود و از ميان مي رود و جوامع بشري را از خطر بسياري از جنگها مصون مي دارد، از جنايات مي كاهد و راه را براي همكاري عمومي هموار مي سازد و همدلي و انسجام و همكاري را افزايش مي دهد و سلامت را به جامعه بازمي گرداند؛ ولي همان گونه كه قرآن مي گويد، اين كار كار همه كس نيست و بهره عظيمي از ايمان و تقوا و تربيت اخلاقي لازم دارد. بديهي است اگر خشونت با خشونت پاسخ گفته شود و سيئه با سيئه دفع گردد و بر طبق اين مثل غلط گفته شود كلوخ انداز را پاداش، سنگ است، خشونتها به صورت تصاعدي بالا مي گيرد و روز به روز دامنه آن گسترده تر مي شود و كينه ها در همه ابعاد وسيع تري مي گيرد و كينه شتري بي پايان و ژرف پديد مي آيد.همچنين قرآن ايمان را به عنوان مهمترين عامل زدوده شدن كينه از دل ها برمي شمارد؛ زيرا ايمان، بازگشت به فطرت است و شخصيت شخص را بازسازي مي كند و به اعتدال رهنمون مي سازد و از بيماري هاي روحي و رواني ايمن مي كند. از اين رو ايمان عاملي مهم براي رهايي از كينه ها و بغض هاي شديد برشمرده شده است. (اعراف، آيات42 و 43)تقوا (حجر، آيات45 تا 47) در حوزه بينش و نگرش و كنش، و نيز عمل صالح (اعراف، آيات42 و 43) در مقام رفتاري، بهترين عامل براي رهايي از بغض دانسته شده است. بنابراين بازگشت به فطرت سالم و طبيعت و شخصيت سالم مي تواند به عنوان بهترين راهكار براي رهايي از بغض و كينه از نگاه قرآن ارزيابي گردد.به هر حال، جامعه اسلامي بايد فاقد انسان هاي كينه توز باشد و اگر كينه و بغضي آمد به سرعت درمان شود و اجازه داده نشود تا اين بذر رشد و نمو كند و در جانش ريشه بدواند. بذر كينه مانند خزه بر همه وجود انسان چنگ مي اندازد و او را چون پيچك دربرمي گيرد و به غل و زنجير مي كشد واجازه تنفس به او نمي دهد تا در بدخواهي هايش دست و پا زند و خود و ديگران را به مرگ و نيستي سوق دهد؛ زيرا پيچك وقتي جان مهمان خويش را گرفت خود به فقر غذايي خواهد مرد.

رقيه آزاد منش
برچسب‌ها: بهشت, بهشت محبّت


 

 


سیر و سفر
مناسبت های خاصّ
دقیق و مستند بدانیم.
حکایت های شنیدنی و ...
شعر سروده هایی از شاعران
دل نوشته ها و دل گویه های ادبی
+ نوشته شده در  چهارشنبه سی و یکم خرداد 1391ساعت   توسط محمّدرضا عابدی 




:: بازدید از این مطلب : 102
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 31 خرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: